ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 10 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

زمستان 1402

عشقم دو ماه از زمستون هم گذشت ..... این دت خیلی درگیر بودیم درگیر امتحانات ترم اول که کل دی طول کشید ....7 بهن هم بابا سعید اومد پیشمون و من از فداش قشنک تا همین لان کمخرم داغونه و کاملا بیشتر اوقات توی رختخواب بودم . چند تا عکس از قبل مریضی م دارم که میزارم برات رفتیم کنسرت گرشا رضایی تولد مانیا هم بود 4 بهمن و اولین تجربه ارایش کردن اونم به اصرار من دوستات توی مهمونی همیشه ارایش داشتن گفتم بیا ارایش کنم کلا از ارایش و لاک و این چیزا خوشت نمیاد زیاد این عینک ه هدیه دادی به مانیا بابا اجرا داشت از اونجایی که من نمیتونست راه برم یه شب شما باهاش رفتی و چند تا عکس ازت گرفته بابا ...
28 بهمن 1402
1